ضبط ویدیوکست با سلیم خلیلی

سلیم خلیلی: که پزشکی بخونه، بهترین دوران تو مشاغل دیگه شما میبینید رفته زندگی کرده، کارای دیگه کرده دوران طلاییش رو گذرونده، این داشته درس میخونده کتاب های حجیمش را میخونده هفت سال داشته، کنکور قبول بشه، میرسه به یه جایی که میبینه از ۱۰ سال گذشته تا الان تعرفه اش همگام با تورم افزایش پیدا نکرده؛ ببین من نمیخوام بگم تو حقوق های ما این اتفاق افتاده نه حقوق های ما با تورم افزایش پیدا نکرده.

حسام بیات: تعرفه خدمات درمانی کنترل شده بوده دیگه

سلیم خلیلی: کنترل خیلی روش بوده به خاطر اینکه شورای عالی بیمه سلامت، بودجه داره باید هزینه پرداخت بکنه دیگه هزینه سلامت کشور رو باید از طریق این بودجه‌ای که برای سلامت تعبیه میشه پرداخت بشه و ببین بالغ بر ۷۳ درصد از هزینه‌ های یک بیمارستان نیروی انسانی هست.

حسام بیات: ۷۳ درصد نیرو انسانی!

سلیم خلیلی: رفرنس کتاب گیدنز هستش اقتصاد سلامت اونجا فصل هشتم.

حسام بیات: اضافه کنیم مالیات، اضافه کنیم سودی که شاید خیلی محدود باشه.

سلیم خلیلی: نه، هزینه نیروی انسانی انقدر زیاد است اصلا سلامت ما براساس نیرو انسانی ما هست دیگه؛ حالا اومدن چیکار کردن هی زدن تو سر نیروی انسانی که پزشک من، پرستار من، هستش چرا باید به فکر مهاجرت باشه چون میگه من همین کار درمانی رو، کار همینه دیگه من باید مراقبت بکنم از یک بیمار، تو ایران انجام بدم n ریال میگیرم.

حسام بیات: مقایسه میکنه دیگه.

سلیم خلیلی: توی یه کشور دیگه n به اضافه یک میگیرم.

حسام بیات: و یورو.

سلیم خلیلی: به یورو و دلار میدونی و دارن میرن، دارن میرن این ها سرمایه هستند آمار نظام پزشکی هستش ۳۰۰۰ تا هر سال داره میره و این سرمایه هستش داره میره.

حسام بیات: ۳۰۰۰ تا پزشک هر سال از کشور خارج میشه

سلیم خلیلی: آماره دیگه، ببین آمار سازمان نظام پزشکی در واقع داره؛ سه هزار تا پزشکی که متخصص هست. متخصص حالا نه اینکه به عنوانی که گذراندن ۳ هزار تا، تجربه به دست آورده تو این مرز و بوم، درس خوانده تو این مرز و بوم، وزارت بهداشت براش هزینه کرده تو این مرز و بوم، تجربه به دست آورده الان به مرحله بالندگی اش رسیده این میوه های تجربه اش را در کشور دیگری دارد به بار میشینه. این ضعفی که تو تعرفه گذاری داریم، تعرفه‌ های ما هم، ببین سلامت یک کالاست ما برای سلامتمون حاضریم خیلی کارا بکنیم ببین برای سلامتی حاضری ملکت رو بفروشی، برای اینکه زنده بمونیم حاضر هستی ماشینتو بفروشی، حاضر هستی طلا و جواهرات بفروشی برای سلامتی برای یک روز بیشتر عمر بکنی این کسی که مریض میشه تو بالین مریضی هست داره دست و پنجه نرم میکنه با مریضیش میگه آقا ملکمو بفروش عملم بکن، منو بفرستید خارج، من اینجا نمیتونم فلان باشه، بهترین پزشک، به دنبال بهترین پزشک، بهترین درمان هستش. پزشکی از نظر فوکو یک  قدرته.

حسام بیات: فوکو درباره این تئوری داره.

سلیم خلیلی: بله بایو پاور در موردش صحبت میکنه پزشکی یک قدرت هستش، پزشک قدرته، یک قدرته؛ با مشاغل دیگه متفاوته. شما پزشک بهت میگه لخت شو، لخت میشی؛ پزشک اجازه بهش میدی با چاقو به جون بدنت بیفته قدرت داره یه قدرت هستش من از نظر جامعه باید این قدرت را درک بکنم و در مقابلش نایستم، نخوام طغیان بکنم، فوکو تو کتاب پیدایش کلینیکش همین بحث صحبت میکنه و میاد میگه که اومدن و روی تعرفه های پزشکی دست بردن اون موقع ها یعنی تو قرن هجدهم نوزدهم،

حسام بیات: در فرانسه رو مطرح میکنه؟

سلیم خلیلی: در فرانسه مطرح میکنه میگه که بخاطر انقلاب سوسیالیستی و اتفاقاتی که پیش میاد میگن که پزشک باید مثل بقیه یه عدد ثابتی بگیره، پزشک ها رفتند و میگه که باید قیمت پزشکی آزاد باشه خیلی بیشتر باشه و یه بخشش رو باید دولت پرداخت بکنه، نه اینکه ازش بگیره حالا ما داریم در کشور یک سری پوئن هایی که مثلا شما تو حوزه خدمات درمانی مالیات ارزش افزوده ندارید فعلاً اینو دولت آورده گذاشته که به مردم فشار بیشتری وارد نشه، ولی به پزشک چی؟ چه رسیدگی به پزشک میکنیم؟ من اون قدرت رو میخوام باهاش مقابله بکنم؛ میذاره میره چون آدم تحصیل کرده اس اصلا نمی‌ایستد که با من مقابله بکنه که میره یه جایی که

حسام بیات: البته از اخلاقیاتش هم هستش که نمی‌ایسته که مقابله بکنه با جون آدما بازی بکنه.

سلیم خلیلی: شاید چند وقت پیش

حسام بیات: شاید خودش رو داره از شرایط سختی نجات میده

سلیم خلیلی: بحث بیمارستان مفید رو شاید شنیدید؟

حسام بیات: من اطلاعی ندارم

سلیم خلیلی: چند وقت پیش بودش و کادر درمان اعتراض کرده بودند که تو شیفت خودشون یعنی شیفت کاری شون نه خارج از شیفت شون که حقوق های ما کم هستش و در همین حین یک کودک فوت کرد.

حسام بیات: ای بابا

سلیم خلیلی: بعد حالا موضوعاتی پیش اومدش که حالا مشخص شد یا نشد که این عزیزان دخیل نبودن اصلا تو شیفت کاری این ها نبود، حالا اون کودک فوت کرد. پزشک، ما باید بهش اعتماد بکنیم، دستای شفابخش خدا روی کره زمین هستش ما این قدرت را باید قبول بکنیم این قدرت از طریق علم بهش داده شده، باید بپذیریمش و در مقابلش نایستیم و معیشتش رو و راحتیش رو تامین بکنیم و اگه دید بهش نداشته باشه پزشک میذاره میره اون فضا رو وظیفش نجات انسان‌ هاست، حالا این انسان هاست نه یک کشور خاص، هرجا میتونه باشه میتونه تو هر مرزی اون انسانیتش رو انجام میده ولی در قبال اون انسانیت بالاخره باید معاش خودش رو، اون فشارهایی که تحمل کرده رو تامین بشه دیگه اگه تامین نشه میذاره و میره و این قدرت پزشک هستش، این قدرت پزشک هستش اصلا قدرت پزشکی باعث به وجود اومدن این تغییرات نوین شد ببین ما اگه برگردیم به تاریخچه پزشکی که معروف هست به همین جریان قسم بقراط، قسم بقراط من همیشه میگم پزشکای ما و هیچ پزشکی قسم بقراط رو نخونده اونی که میخونن یه چیزی به اسم مثلا بقراط، قسم بقراط ابتدا با قسم به آپولو پزشک آسکلیپوس‌ شروع میشه دیگه و هیژیا و دختر های آسکلیپوس‌ که پزشکی از معبد این داستان آپولو شکل میگیره و میاد تا الان یک جور مذهب گرایی تو پزشکی بوده مخصوصاً بعد از اینکه جریانات کلیسا شکل میگیره و قدرت گرفتن کلیسا عملاً فضایی که به اسم بیمارستان ما الان میشناسیمش، فضایی بوده که میومدن و بیمارها در اونجا در راه مانده ها بودند کسانی بودند که خانواده ها توان نگهداری شون رو نداشتن فقیر بودن، میذاشتنشون توی کلیسا و کلیسا به وسیله کشیش‌ها اعانه گیر بودند مردم کمک‌ های خیرشون رو میدادن به کلیسا؛

حسام بیات: بله

سلیم خلیلی: که از این بیمارها نگهدار کنند کسی که پولدار بود نمیرفت بیمارستان به خاطر اینکه جای خیلی کثیفی بود، تا یواش یواش تو در واقع بعد از انقلاب رنسانس و شکل گیری پزشکی نوین که همون در کتاب پیدایش کلینیک آقای فوکو هم مطرح میکنه؛ انسان از میز تشریح قرار میگیره و بررسیش می‌کنن بالین این بیمار رو وارد عمق میشن و انسان سوژه تبدیل به ابجه میشه تغییر و انقلاب جدیدی شکل میگیره در حوزه پزشکی، پزشکی نوین شکل میگیره یواش یواش مذهب از پزشکی جدا میشه بیمارستان‌های نوین بیمارستان مثل اولین بیمارستان مثل پنسیلوانیا تو آمریکا شکل میگیره؛ بیمارستان های نوین شکل میگیرند که داخلش علم مطرح میشده و فارغ از فضای کلیسا بوده و این خودش اصلا یک اقتصاد سلامت اون موقع دچار چلنج میشه، بین کلیسا و مذهب اصلا شارلاتانیزم پزشکی شکل میگیره که تو صحبتش رو میاد انجام میده که شبه علم هایی که شکل میگیره که در مقابلش می‌ایسته دولت وقت فرانسه و میاد در واقع جریمه تعریف میکنه؛ یواش یواش قدرت کلیسا کاهش پیدا میکنه و قدرت بیمارستان و علم نوین شکل میگیره، کمک های خیریه از کلیسا گرفته میشه داده میشه به بیمارستان ها یعنی یکی از مهمترین مقولاتی که در بیمارستان ها شکل میگیره، کمک هایی که شکل گرفته خیریه مردم بود دیگه افراد ثروتمند پول می دادند به بیمارستان ها بابت در واقع نگهداری از بیماران، که فوکو به مطلب خیلی جذابی تو این کتاب پیدایش کلینیک داره میگه این آدم های پولدار از قصد این کارو می‌کردن دلیلشم این بودش که تو جاهایی که بیمارستان‌ ها بود عملاً افراد به عنوان آزمایش های پزشکی روشون انجام میشد این هزینه رو پرداخت میکردند که در زمان مورد نیاز اون علم پیشرفت کرده باشه و به کمک اون ثروتمند بیاد و یه جوری تو کشورهای دیگه هم همینو میبینید؛ میبینید که بیمارستان های دولتی عملاً پزشکایی را تعبیه می‌کنند که وقتی که بازنشسته میشن، میرن تو بیمارستان های خصوصی و اون علم اندوزی شون رو اونجا در واقع ازش استفاده میکنند میگه این قدرت پزشکی‌ست؛ این قدرت پزشکی هستش که شکل گرفته و تونسته یه قدرتی براش بشه تو نمی‌تونی براش فشار مالی بهش وارد بکنی، میذاره میره، تخصصشو برمیداره میره، تو مغزشه، نمیتونی ممنوع خروجش بکنی که به خاطر دانشش اصلا تو هیچ مرزی امکانش وجود نداره.

حسام بیات: نه واقعا نیست

سلیم خلیلی: اون میذاره میره و من اقتصاد کشور، اقتصاد سلامتمون یک جایی که باید به فکرش باشه از اون طرف مردم منم هزینه نمیتونند بکنند برای سلامتیشون

حسام بیات: بله

سلیم خلیلی: این وسط دولت، حاکمیت باید بیاد و نقش بازی بکنه به فکر پزشک من باشه با دادن در واقع تسهیلاتی که بتونه اون حمایتگریش از جامعه پزشکی داشته باشد؛ دلجویی بکنه از جامعه پزشکی من که توی این مدت خیلی بهش فشار وارد شده و من راحت میتونم بگم اگه دوران کرونا نبود و ما این فرشتگانی که تو زمین ما بودن و خیلی هاشون پر کشیدند و رفتند، نبود این دوران فشار روی این عزیزان چندین برابر میشد، فشار چندین برابر میشد؛ این دوران کرونا میخواست یه جور ثابت بکنه به ما که این ها ارزشمند هستند، این ها ارزشمند هستند؛ بیایم با مالیات بهش فشار وارد نکنیم؛ بذارید دلش خوش باشه پول داره  در میاره، من که تعرفه رو بالا نبردم.

حسام بیات: بله.

سلیم خلیلی: چند وجهی ازش پول نگیرم هم میگیم یه  پزشک بیایید یه حساب کتاب بکنیم من یه مطب زدم چند تا بیمار من میتونم در روز ببینم تعرفه گذاشتن ۱۰۰ تومان ۱۵۰ تومان اصلا بگیم ۲۰۰ هزار تومان متخصص ۲۰۰ هزار تومان تعرفه قانونم اینو داریم که هر متخصص ۲۰ دقیقه حداقل باید برای بیمارش وقت بذاره یعنی در هر ساعت من ۶۰۰ هزار تومان

حسام بیات: اصلا بگیم ۳۰۰ هزار تومان صد هزار تومان دیگه

سلیم خلیلی: ۲۰۰ هزار تومان گذاشتیم سه تا میشه ۶۰۰ هزار تومان

حسام بیات: میشه ۶۰۰ هزار تومن

سلیم خلیلی: این قانونشه دیگه

حسام بیات: ساعتی ۶۰۰ هزار تومن

سلیم خلیل: ۸ ساعت دیگه مگه همه‌ی کارمند ها ۸ ساعت کار نمیکنند، ۸ ساعت هم من کار بکنم میشه چند ساعت

حسام بیات: ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان

سلیم خلیلی: در ۲۲ روز کاری، از این پولی که درمیاد پولی که میشه، حقوق پرسنل رو باید پرداخت بکنم، تنها صنفی هستش که هر ماه باید دوره بگذرونه، باید کنگره شرکت بکنه، بروز باشه، شما یه مهندس مکانیک میشی، یه مهندس کامپیوتر میشی، بروز هی میشید؟ باید دارید؟ الزام دارید؟ امتیاز باید جمع بکنند پزشکا میرن تو کنگره ها امتیاز جمع میکنند باید هزینه پرداخت بکنه، بیاد تهران دوره باید بگذرونه؛ شان، منزلت پزشکیش هست یه دستیار داره، یه پذیرش داره، یه آبدارچی داره، اجاره جاش هستش، تجهیزاتی که باید بخره تو مجموعه اش بذاره، هی این میره بالا.

حسام بیات:  اصلا حتی یه بخش کوچکش هم توجیه نمیکنه

سلیم خلیلی: توجیه نمیکنه بخاطر همین فرار میکنه وقتی بهش ما فشار وارد بکنیم، میره یه جایی که مغزش درد نگیره رو اعصابش فشار وارد نشه.

حسام بیات: ۲۴ نفر اگر بخواد مثلا با این فرمول شما در روز ببینه حالا بماند شیفت هایی که دارند بعضی اوقات نیمه شب کار میکنند.

سلیم خلیلی:  چرا این کار رو میکنند؟ نیمه شب کار میکنه وقتی که میره تو خارج از ایران اجازه نداره که انقدر زیاد کار بکنه.

حسام بیات: بله برای منم جالب بودش حتی

سلیم خلیلی: داره از خودش میزنه، من میگم پزشک از ساعت ۷ صبح کار میکنه تا ۱۱ شب، چی میمونه براش؟ چی برای خانواده اش میمونه؟ شما خانواده این پزشکا اکثراً پزشکا با پزشک ازدواج میکنند، فرزندان اینا پدر و مادر رو نمی‌بینند؛ نیستند پدر مادر داره در جامعه خدمات پزشکی ارائه میده نیستش؛ بچه های این ها چه فشاری رو تحمل میکنند؟ این ها دیده نمیشه بهش عملاً اون apportionment of cost یه کار هستش دیگه اون زمان ما میگیم که مثلا این پزشک من این هزینه را دارد حالا بهش میگن بخش درمان را من اگه بخوام درآمدش رو یا بخش محاسبه بکنم چقدر هزینه بر هستش، الان داریم هزینه های این شکلش رو حساب میکنیم از اون سمت یک بیمار میخواد بیاد هزینه راه داره، مرخصی داره؛ هزینه درمان را در کل ببینیم یعنی نگاه بکنیم خیلی داستان ها، هزینه های پنهان درمان زیاده برای اون پزشک خیلی زیاد هستش، پزشک نباید بیشتر از ۸ ساعت کار بکنه پزشک من باید ۲۰ دقیقه وقت بذاره میدونم عمومی ۱۵ دقیقه است تخصص ۲۰ دقیقه هستش ولی به خاطر معیشتش برای اینکه بتونه درآمد بیشتری داشته باشه پنج دقیقه، پنج دقیقه نگاه میکنه شما میرید تو مطب میبینید دو نفر دیگه هم نشستن همزمان با تو داره نگاه میکنه میشه سری کاری نمیگم از اون کیفیت کارش میزنه ها فشار داره به خودش وارد میکنه پزشک من.

حسام بیات: باعث ایجاد خطا هم میشه.

سلیم خلیلی: باعث خطا میشه؛ تازه پزشکای ما خیلی پزشکای خوبین کیفیت کاریشون، طرح درمانیشون عالی هستش ولی همین فشار وارد میشه چرا چون اقتصادش مشکل داره چون میگه من ۲۰ سال از زندگیم زدم، هنوز نمیتونم فلان کار را انجام بدم هنوز اون آسایش رو ندارم بچه من اون آسایش رو نداره؛ صنف دیگر من باهاش کاری ندارم من در مورد پزشکی دارم صحبتش رو میکنم که جان انسان ها بهشون وصل هستش من و شما اگه خطایی بکنیم داریم الان باهم صحبت میکنیم، ضبط میکنیم میگیم دوباره

حسام بیات: کات میدیم

سلیم خلیلی: کات میدیم، دوباره میگیریم ولی پزشک من یه خطا بکنه کات بعدیش

حسام بیات: جون انسانی که از دست میده.

سلیم خلیلی: جون انسان هست. عزیزی هستش که من

حسام بیات: اولین چیزی که بهش متعهده دیگه

سلیم خلیلی: عزیزی هستش که من بخاطر اون بایو پاورش به خاطر اون قدرتش بهش سپردم مادرم، خواهرم، برادرم، خودم رو بهش سپردم؛ رفته تو اتاق به خاطر یه خطای پزشکی فوت کرده.

حسام بیات: ای بابا

سلیم خلیلی: میدونی و اون چه دلیلی وجود داشته؟ مغزش آروم اونجا نبوده اشتباهی تصمیم گرفته شده. خطای پزشکی داریم تو همه جای دنیا هست حالا ایران رو نمیخوام بگم توی اتریش خطای پزشکی پای راست و چپ اشتباه قطع کرد اصلا ایران رو نمیخوایم مثال هاشو رو بزتیم؛ اشتباه کردش یعنی روان اون پزشک برای من باید مهم باشه، روان خانواده اش این ذهنش چقدر درگیر هستش. آنالیز قبل از عمل باید داشته باشیم خب این هزینه داره؛ جان انسان عزیز من هستش ارزشش چقدره، ارزشش چقدره، این پزشک اون ارزشش رو داره ولی جامعه بهش نمیده این درد پزشک های من هستش، پزشک من میگه جامعه من، به من توجه نداره نه مردم ها من این طرف میگم اون نظام سلامت یه توجهی بهش بکنه وگرنه این تخلیه میشه میره، تخلیه میشه و میذاره میره و ما تو همین بحرانی که داریم میگیم جمعیت داره شکل میگیره میادش میبینیم خالی از پزشک متخصص هستیم؛ متخصص که تجربه داشته باشد، فارغ التحصیل شاید پیدا بکنی ولی تجربه تو پزشکی یه بخش دیگه هستش ما پزشکای با تجربه رو داریم از دست میدیم.

حسام بیات: چه حیف

سلیم خلیلی: این جریان باعث میشه که بحران ما چند برابر بشه یعنی شاید به یه جایی برسیم حالا صحبت هاش شده دیگه یه زمانی پزشک باید وارد بکنه؛ چقدر ما اهتمام این رو داریم که این ها را حفظش بکنیم یکی از کارهایی که من اومدم انجام دادم به وسیله این دوره هام خیلی از پزشکایی که فکر میکردن میخوان برند رو و برنامه داشتن که برند رو ادبیات کسب و کار رو بهشون یاد دادم و موندن و اینجا برای خودشون درآمدزایی کردند و منصرف شدن از رفتن. این یه جایی هستش که خیلی بهش میبالم این جایی هستش که اون پزشکی که میخواسته بره رو مونده و راضی هم هستش مونده و نرفته آمریکا، نرفته آلمان، اینجا داره کار میکنه و اینجا داره کار میکنه و راضی هستش با همین شرایط به همین تعرفه ها با همین داستان هایی که شکل گرفته از نقاط مختلف کشور یعنی فکر، گزینه داشته که من اینجا سرمایه گذاری کنم سرمایه گذاری رو ببرم و مونده و الان راضی هستش این یکی از دستاورد های من برای کشورم بوده تونستم متقاعد بشه اینجا میتونه کار بکنه ولی از اینم تاسف می‌خورم اون پزشکای من، خیلی هاشون نتونستن بیان دوره های من، نیومدن و مقاومت کردن و رفتن و متاسفانه نتونستن کار پزشکی تو کانادا انجام بدن، توی فنلاند انجام بدن و به مشاغل سیاه رو بردند.

حسام بیات: ای بابا.

سلیم خلیلی: این ناراحتم میکنه پزشک منی که اینجا درآمد خیلی خوبی داشت، درآمد خوبی داشت، ولی این فشارها باعث شده بود درآمدش کاهش پیدا بکنه رفتش و الان تو مشاغل سیاه داره کار میکنه چون اون ها هم یه سری آزمون ها و المان های خاص خودشون رو دارند نمیگم پزشک من علمش پایینه ها؛ ما پزشکانمون تو حوزه زبان انگلیسی مشکل دارن تو آزمون ها، خیلی وقت ها بخاطر زبان می افتند نه از نظر علمی یعنی آزمون میرن کانادا حضور پیدا بکنن بعضی جاها متوجه نمیشن مشکل چیه.

حسام بیات: یکی از مهارتشون فقط

سلیم خلیلی: دقیقا یکی از مهارت هاشون

حسام بیات: چه خوب که این ها میتونند با این مشاوره امید بهتری پیدا بکنن، برنامه بهتری پیدا بکن ما همیشه شاید یاد مثلا به خودم میگم این طرف ماجرا نگاه میکنیم، نمیبینیم که اون با چه چالش های ذهنی و چه چالش های فکری و اجتماعی به هر جهت مواجه هستش خب قطعاً مشاوره شما تونسته این بحران رو زودتر شناسایی بکنه و بهش یک سولوشن های خوبی بده. قطعا توی این بازار مشاوره های دیگه هم وجود داره درست میگم آیا؟

سلیم خلیلی:  متاسفانه در کشور هر جایی که ببینند که یک سودآوری وجود داره؛ افراد متخصص و مخصوصا غیر متخصص وارد میشن.

حسام بیات: یعنی یه دارک هم داره ماجرا چرا؟ این دیگه نباید توی این فیلد درمان سلامت باشه!

سلیم خلیلی: دقیقاً، الان وارد شدن وارد شدن و عزیزانی که بهشون میگن دکتر.

حسام بیات: مشاوری که دکتر نیست ولی میگن دکتر .

سلیم خلیلی: آره یعنی راحت بهشون میگن دکتر نه دانشگاهی رو دیدن و نمیدونم

حسام بیات: دکتر زیاد داریم ولی خب منظورم اینه که داره در حوزه درمان این کار رو میکنه؟

سلیم خلیلی: دقیقا اصلا ببین از تو درمان وارد شدن، تو حوزه های صنعت مون هم هستند یکی از دلایل اینکه خیلی از صنعت های صنعت گرایی ما به مشاور اعتقادی ندارن استفاده از همین مشاور نما بود.

حسام بیات: مشاور نما

سلیم خلیلی: مشاور نما ببین ما تو روانشناسی، روانشناسی زرد رو داریم خب من دو تا مستر دارم یه مسترم روانشناسی صنعتی سازمانی هستش و توی بحث روانشناسی صنعت سازمانی، بحث سازمان نظام روانشناسی اومد مشاوره نماها رو اسمشون رو زد تو سایت سازمان، شما تشریف ببرید میگه آقا آقای ایکس، آقای ایگرگ، آقای زد که اسماشون رو نمیخوایم ببریم که هجو فردا به ما وارد نشه

حسام بیات: رسمیت پیدا کردند!!!

سلیم خلیلی: رسمیت پیدا کردن لیست داده آقای ایکس که شما دارید میرید سمینارش، سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور میگه آقا این آقا صلاحیت مشاوره دادن بهت رو نداره؛ بعد مردم میرن. آقا این اصلا دکتر نیست ساعت سه میلیون تومن، ۱۰ میلیون تومن، بهش دارن میدن برای مشاوره؛ اصلا دکتر نیست میرند به حرف مراجع رسمی گوش نمیدن، میرن نتیجه نمی‌گیرن وقتی میان پیش ما میگن آقا ما رفتیم اینا جواب نداده پیش کی رفتی؟

حسام بیات: چیکار کردی اصلا؟

سلیم خلیلی: اصلا پیش کی رفتی که جواب نداده؟ اصلا تو رفتی پیش یه کلاش، یه شارلاتان، یه کلاهبردار بهت جواب نداده؛ ما شارلاتان پزشک داریم، شارلاتان روانشناس داریم، شارلاتان مشاور مدیریت داریم، کی صلاحیت بهش داده؟ کدوم مرجع تو کشور بهش اجازه داده تو کشور سخنرانی بکنه؟ نه نظارت رو سخنرانی اش هستش نه نظارت علمی وجود داره؛ مجوز هم گرفته برای خودش تو هتل فلان، توی سالن همایش فلان، با زد و بند تونسته سخنرانی بکنه. زد و بند دیگه مگه سازمان نظام روانشناسی رسماً به مراجع قضایی این افراد رو اعلام نکرده.

حسام بیات: یادمه دقیقا

سلیم خلیلی: چطوری پس مجوز گرفته صحبت بکنه؟ آقایونی که مجوز دادید! من بخوام مجوز بگیرم پوست منو  میکنند، منی که مجوز دارم، منی که شماره پروانه دارم ببین من پروانه از سازمان نظام روانشناسی دارم، صلاحیت علمی مشاوره رو دارم، تایید شدم تو دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی کاندیدای دانشجوی سلامت و رفاه اجتماعی هستم، دکترای مدیریت استراتژی دارم مدیریت خوندم کارشناسی ارشد یعنی من تو دل صنعتم من تو دانشگاه وزارت بهداشتم، من دارم الان لمس میکنم میام میبینم که افرادی تو این صنعت وارد شدن اصلا مدرک دکترا نداره، دکترا مدیریت، لیسانسشو نداره، فوق لیسانس نداره میشه دکتر!

حسام بیات: خیلی عجیبه

سلیم خلیلی: تو کشور هستش دیگه. میدونند، میشناسند، مجوز هم بهش میدن میره صحبتم میکنه، میره سخنرانی میکنه و کلینیک، بیمارستان، درمانگاه، مطب، ازش مشاوره میگیره نتیجه نمیگیره میگه آقا مشاوره به درد نمیخوره دلسرد میشه. اکثر این ها، دوستانی که با من کار کردن میدونند دوستانی که دانشجوی من هستند، فارغ التحصیل های من هستند، مراکزی که هستند، من بدون هیچ چشم داشتی بهشون مشاوره میدم؛ اون مشاور نماها پشت بند با یک گروهی بابت بیلبورد بستند، با یه گروهی بابت سئو بستن، میاد بهتون مشاوره میده تورو سوقتون میده سمت شبکه های اجتماعی؛ گروه هم معرفی میکنه، گروه معرفی میکنه برای طراحی وب سایت، گروه معرفی میکنه برای بیلبورد.

حسام بیات: عجب

سلیم خلیلی: که درصدشو بگیره این مشاوره نیست این شارلاتان بازیه وقتی که من در مورد یه شهری مثلاً به فرض در مورد شاهرود صحبت می‌کنم بیام رو سئو این بنده خدا کار بکنم این مگه میخواد از کجای دنیا براش بیاد و بیام بابت هر کلیپ و ویدیو ۳۰ میلیون ۴۰ میلیون بگیرم؛ بعد میاد میگه من توی شاهرود، من توی سمنان، من توی طبس، جواب نگرفتم خب نبایدم جواب بگیری مگه جمعیت مثلا شهر سمنان چقدر هستش که تو میخوای روی سئوش کار کنی، بیاد تو اینستا تو رو پیدا بکنه شاید یه نفر بگه آقا من بیمارستان فلانم، دارم آی پی دی یا توریسم درمانی میکنم جواب بگیرم. ببین این مشاوره ها کسی هم که میره پیش مشاور به نظر من باید تحقیق هم بکنه یه اسم فرد رو بزنید مراجع اعلام کردن آقای دکتر فلانی که شما بهش میگید دکتر کلاهبرداره، بزنید بعدش میاد کلاهبردار؛ مدرک تحصیلی نداره همه جا اعلام شده. اسم منو بزنید تو سایت سازمان نظام روانشناسی اسم من میاد پروانه ام هم میاد.

حسام بیات؛ چک کنید.

سلیم خلیلی: چک کنید بعد برید مشاوره بگیرید من دلم برای اون عزیزان میسوزه که میشینم پای صحبت های این ها و بر اساس نظریات این عزیزان،

حسام بیات: نه تنها هزینه می‌کنند، عمل می‌کنند، یک مسیری رو میرن

سلیم خلیلی: و به شکست می‌خورند و برمیگردند متاسفانه تو این ۸ سال گذشته کپی برداری از من خیلی شده، کپی برداری حتی اسم من!

حسام بیات: ولی کانتنتتون روی صفحات وب نیست.

سلیم خلیلی: کانتنتم نیست به خاطر اینکه کپی رایت رعایت نمیشه، همین کپی رایت رعایت نمیشه به صورت غیر اخلاقی میان صدای من رو ضبط میکنن، جزوه من رو برمیدارن چهارتا عکسش رو عوض میکنند با همون محتوا میان میخوان آموزش بدن؛ عزیزم تو سلیم خلیلی که نیستی. شش تا مدرک دارم ۲۰ ساله تو دانشگاه ها هستم ۴۰۰ تا مجموعه درمانی رو باهاش کار کردم میاد ادا در بیاره پزشک من بلند میشه میره فلان دانشگاه که ادعا میکنه hleath care ام بی ای داره برگزار میکنه موقعی که من خواستم شروع بکنم به hleath care برگزار کردن رفتم تمام دامنه ها رو خریدم، میدونستم کپی برداری میشه بعد میشم بنیانگذار آقا من اینو ایجاد کردم اولین نفر منم، میره اونجا نتیجه نمیگیره میاد دوره من حالا خدا را شکر اومد دوره من، الان پزشکی داریم رفت دانشگاه فلان که کپی برداری کرده و نتیجه نگرفت اومد تو دوره ما قرار گرفت. اسم من رو برمیدارن یعنی میرن یک نفری رو پیدا میکنن که فامیلیش خلیلیه میگن این دکتر خلیلی اینجا داره درس میده. من دانشجو داشتم عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی بود سر کلاس گفت آقای دکتر انشالله سه شنبه شما رو میبینیم گفتم آقای دکتر کجا؟ گفت اس ام اس اومده دکتر خیلی hleath care ام بی ای فلان جاست. گفتم من نیستم دروغه. نمیتونی بری مثلا با دانشگاه ایکس و ایگرگ در شهر تهران مقابله بکنی آقا این دوره، این کانتنت ها برای منه آقای فلانی این کانتنت منه. میتونستید میرفتید درست میکردید کپی برداری خوبه بعد فکر میکنن که برن پیش این ها نتیجه میگیرند.

حسام بیات: متوجه .ام

سلیم خلیلی: چرا چون ۸ سال روش کار کردم این دوره مخصوص من طراحی شده، بر اساس علم من، بر اساس بومی سازی که بوده، بر اساس نیازه، برای اینکه درد را برطرف بکنم اون پین (pain)  رو به گین (gain) تبدیل بکنم.

حسام بیات: یکسری از پزشکان هستند قطعا از اول ۸ سال تا همین الان همراهتون هستند و دارند این مسیر رو توسعه میدن.

سلیم خلیلی: دقیقا هشت سال در کنارشون بودم، هشت سال شب و روز در کنارشون بودم بچه ها هستند تو سایت، تو پیج میاد مشکل برمی خورد نصف شب با من صحبت میکرد، حلش میکردم بدون چشم داشتی، بدون چشم داشتی هستند بچه هایی که بیان و اذعان بکنند که آقا ما مشکل داشتیم یک سال با من اومده جلو مرحله به مرحله شب به شب با من صحبت کرد چک میکردم، وقتی که داشت ورشکست میشد سرش کلاه گذاشته بودند؛ هشت سال در کنارش بودم مرحله به مرحله اومده جلو مشاوره بهش می‌دادم، کوچش (coach) میکردم منتورش بودم ولی اونجاها، اون مشاوره ها، پولشون رو میگیرن و میرن این هستش که یکی از افتخاراتی که من دارم وقتی یه دوره را من معرفی میکنم خود دانشجوها میرن و دوره رو تبلیغ میکنن؛ تبلیغ دهان به دهان این بالاترین افتخار من هستش که دانشجوهام برای من دانشجو اوردن از در واقع سال اول، از کد اول این افتخار من هستش یعنی رفته اثربخشی رو دیده آورده چون دیده دلم براش میسوزه؛ چون من از خودش دیده خب میدونه منم هزینه امو دارم، منم زندگیمو دارم، یه تیمی دارم، دارم هزینه اونو میدم میبینه که دلسوزانه کنارش هستم و الان با دانشجویی که سال ۱۳۹۴ در خدمتش بودم با هم ارتباط داریم دوستانه هستش در کنار همیم. هدایا میگیرم به مناسبت تولد، به مناسبت روز معلم، میگیرن، ارسال میکنن تا دانشجویی که الان بیست و ششمین دوره هستش من باید پنجشنبه جمعه در خدمت این گروه قرار بگیرم به من لطف دارن ولی اون دانشجوها این احساس رو میکنن و خیلی جالب هست خیلی از این موسساتی که اومدن از این کارها انجام بدن رو برن جلو فکر میکردن میتونن، حذف شدند و اینایی که هستند هم حذف خواهند شد، چون دیدشون کمک به جامعه پزشکی نبود دیدشون گرفتن سود از جامعه پزشکی بوده، من یه رابطه win-win را تعریف کردم. شارلاتان که من تاکید به کلمه شارلاتان را دارم چون فوکو هم در کتاب پیدایش کلینک میگه شارلاتان چون یه کلمه فرانسویه دیگه

حسام بیات: بله

سلیم خلیلی: شارلاتان. این ها به دنبال منفعت خودشون هستند و در بازار بیشتر از دو سال، یک سال نمی‌مونند؛ اونی که میمونه خیلی جون سخته، اونی که میمونه روابطش رو داره که مونده و حذفش نکردن نتونستند جلوی مجموعه اش را بگیرند؛ من تاکید میکنم پزشکان، دندانپزشکان، مدیران بیمارستان، حواسشون به این باشه که چه مشاوری رو برای خودشون انتخاب می‌کنند چون تو بازار رقابتی فرصت دوباره بهت  دیگه بازار نمیده حذفت میکنه.

حسام بیات: بله

سلیم خلیلی: و دیگه نیستی در بازار و مجبور میشی این بازار رو ترک بکنی ما خیلی از پزشکا رو داریم که نتونستن کار کنن مهاجرت کردن تو مشاغل دیگه‌ای رفتن بله این صنعت هم،

حسام بیات: دست مایه این هستش.

سلیم خلیلی: مثل صنایع دیگه پر از شارلاتان ها هستند دکترهایی که دکتر نیستند به قول یه بزرگی میگفت ما خیلی دکتر داریم که

حسام بیات: وای

سلیم خلیلی: کارشناسی ارشد هم ندارند و دکتر شدن ما خیلی دکتر داریم تو حوزه کسب و کار که دیپلم هم ندارند. من یه چیزی که همیشه میگم اگه خواستید مشاور کسب و کار انتخاب بکنید ببینید دفتر داره خودش استاد بازاریابی، استاد بیزینس، استاد کارآفرینی، چرا دفتر نداری چرا یه کار برای خودت جور نکردی دو نفر داشته باشی هندلت بکنن کسب و کارت رو

حسام بیات: کارآفرینی کرده باشید.

سلیم خلیلی: یه کار آفرینی کرده باشی. هیت علمی هستی نوش جونت ولی میخوای بازار رو لمس کرده باشید، دفتری داشته باشی، شارژ ماهیانه بدی، حقوق بدی، نیایی فقط از دور بگی؛ ببین اصلاً این بنده خدا دفتر داره؟ حالا این دفتری که داره چیکار داره توش میکنه ؟

حسام بیات: مشخصه کنه

سلیم خلیلی: ما خیلی اساتید داریم خیلی عزیز اساتید بزرگ ما هستند بیزینس وقتی میخوایم بیای باهاشون کار بکنی حرف های بزرگ خیلی قشنگ می‌زنن ولی تو عمل فقط با پول بقیه بلدن کار بکنن، کارآفرینی نیست اون درد رو نداره، مشاوری هم که درد نکشیده باشه تو دل کسب و کار نبوده، باشه فقط حرف میزنه یکی از دلایلی که من این جریان رو اعتقاد دارم و کمک می‌کنم خب من تو صنایع دیگه هم بودم و هستم من تو صنعت خودرو بودم، تو صنعت نفت بودم، تو صنعت توریست بودم، میبینم آقا این مشاور اصلا تو اون سازمانی که من سه سال مشاورش بودم فقط یه بار اومده یه دوستش اونجا بوده کارت بیزینس اونجا رو گرفته رفته میگه من مشاور اون سازمان بودم میگم آقا من اونجا بودم کوش نیستش این ضعف ما تو حوزه مشاوره هستش، حتما از مراجعی که ایشون تاییدیه داره. ما الان آقای مهران مدیری سریال‌ های خیلی قشنگی درست می‌کردند و درست میکنند یه سریال داشتن هیولا یه پسری داشتند هوشمند بود اگه اشتباه نکنم یا هوشیار بود یا هوشمند بود اسمش بود دیده بودیم که چقدر اصلا نمیتونست درس بخونه نمره براش میذاشتند.

حسام بیات: اصلا هوشمند نبود.

سلیم خلیلی: آره اصلا هوشمند نبود ولی در آخر دکترای آبخیزداری داشتش از کشور مجارستان و دکتر شده بود که اون بنده خدا با تعجب نگاه میکرد این دکتر شده حواسشون باشه کسب و کارشون رو به کی میدن برای مشاوره