پلات فیلمنامه و ۴ ابزار مهم درام نویسی

چگونه با شناخت ساختار پی رنگ (پلات) یک درام هنری بنویسیم؟

پلات فیلمنامه یا پی رنگ مهمترین ساختار در مورد داستان یک فیلم است.

پیرنگ چیزی است که فیلمنامه و فیلم شما را جذاب می کند. و نه تنها مخاطبان شما را سرگرم می کند بلکه باعث می شود هر خواننده ای آن را بخواند.

گفتن این مسئله راحتتر از انجام دادن آن است. اما با خواندن این مقاله از استودیو فردا مهارت استادانه ای در درام نویسی را یاد خواهید گرفت. پس در ادامه همراه ما باشید.

چرا درام نویسی در فیلمنامه مهم است؟

شما باید با هرکسی که بیننده می تواند محتوای ویدیویی او را انتخاب کند رقابت کنید. با هر فیلم دیگر در هر وسیله ی پخشی که ببینده در دست دارد! مثل تمام شبکه های اجتماعی، ویدیو استرمیرها و …

شکی نیست با گذشت زمان، لیست حواس پرتی ها همچنان در حال افزایش است. بنابراین نویسندگان چه راهکاری می توانند برای جلب توجه افراد به کار ببرند؟

مشخصا جذاب ترین طرح های فیلمنامه از چیزی به نام تنش دراماتیک استفاده می کنند.

دانستن نحوه استفاده از تنش دراماتیک هنر نوشتن نمایش است. نمایشی از نظر ما واقعا خوب است که مخاطبان را از چک کردن گوشی و تلفن خود باز دارد. تا حدی که آنها فراموش می کنند که حتی یک گوشی دارند.

وقتی یک فیلم برای مخاطب جذاب نیست

بهترین بخش ماجرا این است که شما با تسلط بر چهار ابزار ساده می توانید این کار را انجام دهید.

چهار ابزاری که در ادامه معرفی می کنیم بهترین ابزار برای ایجاد تنش در نوشتار شما هستند و در ادامه این مقاله آنها خواهید خواند.

و در پایان این مقاله شما در راه تسلط بر هنر نوشتن نمایشی و گیر انداختن عاطفی مخاطبان خود خواهید بود.

پلات فیلمنامه چیست؟

پی رنگ یا طرح فیلمنامه چیست؟

طرح فیلمنامه دنباله ای از وقایع است که به طور چشمگیری توسط یک نویسنده برای بیان یک داستان تنظیم می شود. این تعریف ساختار طرح به دقیق ترین معنا است.

غالباً نبوغ واقعی نوشتن در تشخیص نحوه نظم دادن به رویدادها مرتبط است.

بنابراین، یکی دیگر از روشهای تفکر در مورد ساختار طرح فیلم، پاسخ به این سوال است که “در داستان چه اتفاقی می افتد و به چه ترتیب رخ می دهد؟”

برخی ممکن است بگویند آنچه در یک داستان اتفاق می افتد این است که یک شخصیت خودش را کشف می کند. اما این طرح نیست. این فقط قرار دادن نظم و ترتیب بحرانی رویدادها در کنار هم است. طرح یک داستان چیزی شبیه به این است: “یک شخصیت شغل خود را از دست می دهد، طلاق می گیرد، شهر را ترک می کند و سپس تنها در جنگل زندگی می کند …”.

مواردی که گفته شد عناصر طرح هستند. در واقع اتفاقات است که ما را به تفکر در مورد نحوه کشف شخصیت به دنبال خود می کشاند. این رویدادها هستند که ما را علاقه مند می کنند.

اما اول از همه اجازه دهید برخی از اصول طرح را مرور کنیم.

عناصر طرح فیلم

شناخت عناصر پیرنگ

ساختار نمایشی و اولین نمودار ساختار طرح فیلمنامه، به قرون وسطی و رساله فن شعر ارسطو برمی گردد.

اگچه مردم آن زمان در سال 335 قبل از میلاد فیلم نداشتند، اما او در این رساله به ساختار نمایشنامه ها اشاره کرد. به طرز شگفت انگیزی همان اصولی که در آن زمان اعمال می شد، در زمان امروز هم کاربرد دارد. ارسطو کسی بود که نمایشنامه داستانی او، نیاز به آغاز، میانه و پایان داشت.

گوستاو فریتاگ یک ساختار پنج مرحله ای ایجاد کرد که دارای چند عنصر مهم طرح داستان فیلم است. پنج قسمت فریتاگ عبارت بودند از:

مقدمه چینی، واقعه اوج گیرنده، اوج، واقعه فرود آینده، گره گشایی.

ساختار پلات فیلمنامه از نظر فریتاگ

بخش اول مقدمه است. واقعه اوج گیرنده تنش بین شخصیت ها و مخاطرات را “ایجاد” می کند.

نقطه اوج یک نقطه عطف در داستان است، و سپس سقوط و بعد از آن راه حل این بحران است.

دانستن این عناصر اساسی طرح بسیار اهمیت دارد. اما واقعا همه ی ماجرا همین است؟ بگذارید به شما بگوییم طرح یک داستان چیست؟

برای آشنایی بیشتر با داستان، ممکن است به دایره داستان دن هارمون ، فیلم نجات گربه ، بلیک اسنایدر علاقه مند باشید! ضرباهنگ ، یا نگاه جامع به طرح کلی داستان.

در ادامه ویدئویی از انتقام جویان: جنگ بی نهایت و نحوه مطابقت آن با ضربات داستان اسنایدر را مشاهده می کنید.

چگونه در فیلمنامه کشش دراماتیک بسازیم؟

خلق تنش دراماتیک در فیلمنامه

به نظر شما چرا نویسندگان در یک داستان تنش ایجاد می کنند؟

آیا فقط برای استرس زایی ماست؟ شاید…؟

اگر اینطور نباشد، ما اهمیتی نمی دهیم چه اتفاقی می افتد. تنش در نوشتن ما را مشغول می کند.

اما تنش در نوشتن پیچیده تر و ظریف تر از آن است که فکر می کنید.

قطعا تا به حال چیزی را تماشا کرده اید که می دانید شخصیت ها تا آخر فیلم زنده می مانند. اما به هر حال در طول داستان تنش را احساس کردید!

ماجرای تنش فقط مرتبط با ندانستن نتیجه نیست.

ما می دانیم که جیمز باند نمی تواند بمیرد. با این وجود تمام فیلمهای سینمایی جیمز باند، فیلمسازان و نویسندگان تنش را حفظ کرده اند.

goldfinger laser - استودیو فردا

وقتی به خطراتی که جمیز باند را تهدید می کنند فکر می کنید عجیب است. درست؟

و تمامی این فیلم ها همیشه درباره خطرات و حملات علیه جیمز باند هستند. با این حال می دانیم که او هرگز واقعاً در خطر نیست.

اما این ما هستیم که به داستان اهمیت می دهیم.

ایجاد تنش چیزی فراتر از احساس خطر فیزیکی است. حتی وقتی از نتیجه آن اطلاع ندارید.

اما تنش چگونه باعث می شود مخاطبان نگران اینکه چه اتفاقی خواهد افتاد باشند؟

چهار ابزار برای جلب توجه مخاطب در طرح فیلمنامه

چهار ابزار برای پی رنگ

مخاطب همواره باید میخکوب داستان شما شود و از شدت توجه حتی پلک هم نزند.

این چهار ابزار در مورد جلب توجه مخاطب با طرح فیلمنامه شماست. ترتیب رویدادها باید به گونه ای باشد که تماشاگران به شدت به آنچه در آینده اتفاق می افتد اهمیت دهند.

۱- یک پیام بفرستید.

منظور تنظیم قرار ملاقات در آینده است.

این یک ابزار بسیار ساده است، شخصیت اصلی خود را در حال قرار ملاقات با همسرش در اولین صحنه فیلم تصویر کنید.

اولین کاری که انجام می دهد این است که ثابت شد قهرمان داستان همسر دارد.

همچنین انتظار توطئه خاصی را ایجاد می کند. او قصد دارد او را ببیند. این وضعیت فوق العاده خطرناک نیست. اما در ذهن ما وجود دارد.

ما را مجبور می کند به چیزی فکر کنیم که بعداً اتفاق خواهد افتاد.

اگر این یک نقطه طرح و عاملی در ساختار طرح فیلمنامه شما باشد، ممکن است او آن را فراموش کند. شخصیت شما ممکن است برای این کار دیر کند. شاید او به جای خود یک نفر مشابه خود ارسال کند.

او همچنین ممکن است بلافاصله پس از مطلع شدن از پزشک خود که کمتر از یک ماه دیگر عمر دارد برود ، و ما تعجب می کنیم که آیا او به همسرش می گوید؟

اینگونه می توانید از رد و بدل پیام برای توسعه ساختار طرح فیلم خود با نوشتن نمایشی استفاده می کنید.

۲- یک دلیل پیچیده

ابزار دوم درباره سوال بی جواب است.

در جایی که امکان از دست رفتن پیام وجود دارد، گذاشتن یک سوال بی جواب سخت تر است.

یک مثال خوب می تواند شخصیتی باشد که از نامزدش می خواهد با او ازدواج کند. حالا منتظریم ببینیم کی این کار را انجام می دهد؟ و دختر قصه او به او چه جوابی می دهد؟

بسیاری از فیلم های بزرگ طرح های خود را در مورد دلایل پیچیده تنظیم می کنند. در لورنس عربستان ، لارنس می گوید می خواهد به صحرا برود تا ببیند چه چیزی در آن وجود دارد. دوستش در این مورد به او هشدار می دهد.

هشدار صادر شده نوعی علت آزاردهنده است. هنگامی که شما علتی را کنار می گذارید، باید بعدا آن را جبران کنید. این روش دیگری است که در ایجاد کشش در ساختار طرح شما تأثیر گذار است.

رویدادهایی را که اتفاق می افتد فهرست نکنید. انتظارات را برای رویدادهای خاص ایجاد کنید. سپس آنها را زیر و رو کنید.

۳-طنز دراماتیک

طنز دراماتیک یکی از سرگرم کننده ترین روش ها برای ایجاد تنش در نوشتن است. هم برای مخاطب و هم برای نویسنده. به ویژه یک ابزار عالی برای کمدیست.

این ابزار ساختار پلات فیلمنامه، مربوط به زمانی است که اطلاعات را فاش می کنید. سوال “طرح چیست؟” را به خاطر بسپارید. یک پاسخ این است که وقتی تمام جنبه های داستان را آشکار می کنید.

یک مثال عالی از این ابزار در عمل ، فیلم North By Northwest است. این فیلم درباره داستان یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ است.

روشی که آلفرد هیچکاک از کنایه دراماتیک برای پیش بردن داستان فیلم خود استفاده می کند، شما را در تمام مدت مشغول خواهد کرد.

در فیلم ، شخصیت کاری گرانت از اوا ماری سنت کمک می گیرد. بعداً می فهمیم که او علیه او کار می کند.

ما ، مخاطبان ، این را قبل از او یاد می گیریم. بنابراین چیزی را ایجاد می کند که “تنش وارونه” نامیده می شود. وارونگی ماجرا در اینجاست که ما می دانیم کری گرانت در مشکل است. اما کری گرانت نمی داند.

طرح ساختار پلات فیلمنامه شمال از شمال غربی هیچکاک

هیچکاک عاشق این ابزار بود. وی در مصاحبه های خود با فرانسوا تروفو از آن به عنوان درس “بمب زیر میز” یاد کرد. 

یک سلاح قوی در فیلم دادن اطلاعاتی به مخاطبانتان است که شخصیت اصلی فیلم از آن بی خبر است.

وقتی هیچکاک کری گرانت را نشان می دهد که نشان می دهد اوا ماری سنت یک شرور است. حالا او می داند و ما می دانیم، اما ماری نمی داند که کری می داند.

لایه هایی از طنز دراماتیک در ساختار طرح این فیلم ساخته شده است که هم فیلم و هم توجه مخاطب را به جلو پیش می برد.

با تمام این کارهایی که برای فیلمنامه می کنید باز هم ممکن است مخاطب موبایل خود را بردارد، شبکه های اجتماعی را چک کند یا شروع کند به پیام های نخوانده اش پاسخ بدهد..

اما وقتی صحبت از کمدی به میان می آید، یک ابزار عالی در پلات فیلمنامه برای ساختن جوک پیش روی شماست.  

کاری که همیشه در سریال های کمدی انجام می شود این است: یک شخصیت را با یک مجموعه اطلاعات به موقعیتی بفرستید. در حالی که ما اطلاعات واقعی را می دانیم او را در موقعیت های طنز آمیزی قرار دهید که از شرایط حاضر بی اطلاع است.

هرچه نویسندگان مدتها بر عدم درک او از وضعیت تکیه کنند ، بیشتر می توانند از موقعیت جوک بسازند.

۴-تنش دراماتیک

بالاخره به ابزار شماره چهار رسیدیم، یک ابزار بزرگ!

تنش دراماتیک اصل راهنمای ایجاد تنش در داستان شما است. این ابزار کلید ساختار قوی تر طرح است.

“کسی بسیار مصمم است چیزی را بدست آورد و به سختی برای آن تلاش می کند.”

در اصل پلات فیلمنامه دارای یک تنش دراماتیک است.

این تنش در هر صحنه، هر حرکت و هر بخش از کل داستان وجود دارد. 

در واقع یک هدف ، یک مانع و یک راه حل وجود در پیرنگ دارد.

مگر اینکه گره گشایی در پایان داستان باشد یا باید هدف جدیدی را باز کند.

مثل این جمله : من این را دارم ، اما اکنون به آن نیاز دارم …

من X ندارم ، بنابراین در عوض ، سعی می کنم Y را بدست آورم.

ساده به نظر می رسد. اما هر نویسنده ای خیلی راحت آن را فراموش می کند.

همچنین می توانید کل پلات فیلمنامه را از این نظر در نظر بگیرید.

عمل اول یک هدف را به ما ارائه می دهد.

عمل دوم موانعی را برای ما به ارمغان می آورد و عمل سوم حل و فصل می کند.

یادتان باشد  در پلات فیلمنامه همیشه از تنش دراماتیک استفاده کنید. 

مطمئن باشدی وقتی که توانستید از این چهار ابزار استفاده کنید، دیگر استاد شده اید!

هنر دراماتیک نوشتن

هنر نوشتن فیلمنامه دراماتیک

هنگامی که توانستید پایه طرح فیلمنامه را بنویسید، روند هنری شروع می شود.

یک راه دیگر نیز وجود دارد که به سه عمل در طرح خود نگاه کنید، هنگامی که هدف، مانع و راه حل را مشخص کردید.

کار اول الهام بخشیدن است. کار دوم مهارت است و کار سوم فلسفه است.

حواستان باشد لایه اول را فراموش نکنید. و فراموش نکنید که هر صحنه در ساختار طرح باید از چهار ابزار استفاده کند.

اگر شما این کشش پیشرو را در طرح خود ایجاد نکنید، مخاطب اصلا درگیر داستان شما نمی شود.

علاوه بر این، کار دوم “کارهنری” است زیرا از پویایی کشش طرح به طور منظم استفاده می کنید.

اگر خوب فکر کنید، مدت زمان پخش یک فیلم عمدتا وابسته به منحراف شدن سوژه از راه رسیدن به هدف است.

بیشترین چیزی که ما در حال تماشای آن هستیم این است که شخصی در حال عبور از موانع سر راه خود است. همه چیز مربوط به تأخیر در رسیدن به هدف است.

با درنظر گرفتن این نکته، لازم است وقت بیشتری روی کار اول و  سوم بگذارید. به همین خاطر این دو را دوباره توضیح می دهیم.

الهام بخش بودن پی رنگ
الهام بخشی فیلمنامه

اولین اقدام طرح فیلمنامه شما بیشتر باید از ایده ای باشد که در وهله اول به شما انگیزه داده تا این داستان را بنویسید.

فلسفه
فسلفه و دلیل منطقی برای فیلمنامه

از عنوان فلسفه نترسید این فلسفه نیست که شما نیاز به نقل قول افلاطون در کار سومی که می کنید داشته باشید.

اما به جای “اقدام در حال سقوط” که به نظر می رسد همه چیز ممکن است کمی خسته کننده شود، آن را به عنوان نتیجه ای در نظر بگیرید.

سپس به این فکر کنید که کجا می توانید به ما نشان دهید “چرا”.

چرا این داستان ارزش گفتن داشت؟ چه فایده ای دارد؟

به پایان فیلم شوالیه تاریکی فکر کنید. پاسخ به این چرا کمی بیش از حد طول می کشد. با حال این مفهوم به خوبی در جای خود قرار دارد. این داستان ارزش گفتن دارد چرا که درباره چیزهای بزرگیست که بتمن حاضر است فدا کند. 

به برخی از فیلم های مورد علاقه خود فکر کنید و به هر عمل، سپس صحنه، از نظر هدف/مانع/راه حل فکر کنید.

سپس آنها را به الهام ، هنر و فلسفه تقسیم کنید.

درباره فیلمسازی بیشتر بخوانید.

این مقاله ترجمه ای آزاد از ساختار طرح فیلمنامه بود.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۱
۲
۳
۴
۵
میانگین امتیازات ۵ از ۵