اس‌تی‌ایکس انترتینمنت استارت‌آپ سینما

اس‌تی‌ایکس انترتینمنت یک استودیوی استارتاپی جسور است که تنها دو سال بعد از تاسیس و با شیوه مدیریت خاص خود توانست حمایت تنسنت غول‌ فناوری چین و حتی شرکت فناوری هنگ کنگی پی‌سی‌سی‌وی را با رضایت کامل در کنار خود داشته باشد.

این مقاله از استودیو فردا به استارتاپی خلاقانه در سینما به نام اس تی ایکس انترتینمنت اختصاص دارد.

اس‌تی‌ایکس انترتینمنت

اس‌تی‌ایکس انترتینمنت استارت‌آپی که سینما را شگفت‌زده کرد.

برخلاف دنیای سیاست که در آن چین و آمریکا برای یکدیگر شاخ‌وشانه می‌کشند، در دنیای سینما و به‌ویژه مظهر سینمای آمریکا در لس آنجلس که به هالیوود مشهور است، چشم بادامی و چشم آبی‌‌ها به خوبی با هم کنار می‌آیند. آنها نه تنها باهم دست همکاری و مودت داده‌اند؛ بلکه دلارها و امکاناتشان را نیز در اختیار هم قرار می دهند و به قول معروف بر سر یک سفره با هم غذا می‌خورند. یکی از بهترین نمایش‌‌های این همکاری را می‌توان در اس‌تی‌ایکس انترتینمنت دید. 


داستان جسارت اس‌تی‌ایکس انترتینمنت با نام دو مرد یکی از سرزمین سینما و دیگری از دنیای تجارت گره خورده است. رابرت سایموندز به‌عنوان تهیه‌کننده و بیل مک‌گلاشان بازرگان زبده در و تخته‌ای بودند که خوب با هم جفت شدند تا نام اس‌تی‌ایکس انترتینمنت با حسرت و گاهی نیز خشم ورد زبان مدیران هالیوود شود. 

سایموندز در بخش تهیه‌کنندگی فیلم مستقل در دنیای سینما آوازه در خوری برای خود به پا کرده بود. او دهه ۱۹۹۰ میلادی را با آثاری مانند کودک دردسرساز، فریاد، کله‌پوک‌ها، بیلی مدیسون، هپی گیلمور و آغاز هزاره جدید را با نیکی کوچک شروع کرده بود. او زیرکی و خوش‌ذوق خود را با ساخت هپی گیلمور و آبدارچی به جهان سینما نشان داده بود.

بیل مک‌گلاشان نیز علاقمند به‌حضور در بخش سرمایه‌گذاری در بازار‌های نوظهور بود. او که از دانشگاه استنفورد فارغ‌التحصیل شده بود از همان ابتدا متوجه رابطه عمیق جریان‌های سیاسی و صنعت سینما شده بود. گویی باور داشت که قوانین برای این وضع می‌شوند تا پولدارها پولدارتر شوند. 

مک‌گلاشان از همان ابتدا در مسائل مالی درگیر بود. البته سمتی که او می‌پسندید بیشتر لبه‌ خطرناک مرزهای دادوستد مالی بود جایی‌که بدون جسارت مثال‌زدنی کارها پیش نمی‌رفت. از همین‌رو عجیب نبود اگر به تاسیس شرکتی هم‌چون تگزاس پسیفیک گروپ (تی‌پی‌جی کاپیتال) دست بزند. 

 او این جسارت را داشت تا پا به شرکت‌های بگذارد که دچار عواقب بزرگ جرایم مالی شده‌اند. به میان جمع شاکیان برود و مشکلات آن‌ها را چنان سروسامان دهد تا این شرکت‌ها سرپا بمانند، البته با هویتی جدید از سمت صاحبان منافع. 

اس‌تی‌ایکس انترتینمنت،‌دیدار دو مرد

زمانی که این دو مرد به هم رسیدند، نخستین جرقه‌ها زده شد و ایده شکل‌گیری استودیوی جدید سرانجام باعث شد تا اس‌تی‌ایکس انترتینمنت در سال ۲۰۱۴ پا به دنیای سینما بگذارد.

بیل مک‌گلاشان  ۲۵ سال از عمر کاری خویش را با چینی‌ها گذرانده بود، او حتی ۵ سال در چین زندگی کرده بود و ارتباط تنگاتنگی با گروه رسانه‌ای شانگهای  و دیگر شرکت‌های مشابه داشت. از همین جهت ایده روشن آنها، جلب مشارکت مالی و حمایت شرکت‌های چینی بود.

آنها می‌خواستند استودیوی بزرگ بعدی هالیوود باشند و با حمایت مالی چینی‌ها و با وجود دوستانی از سیلیکون ولی در تی‌پی‌جی کاپیتال دلگرمی لازم را داشتند. آنچنان که مدعی شدند برای هر سال ۱۰۰۰ میلیون دلار هزینه خواهند کرد؛ پس بی‌جهت نبود که از همان آغاز کار چشم‌ها به اخبار اس‌تی‌ایکس انترتینمنت خیره شود. این مردان زیرک علاوه بر تامین سرمایه از بزرگان به سراغ مالکان سینما رفته بودند و آنها را با پیشنهاد سرمایه‌گذاری در تولید فیلم‌ها شگفت‌زده و همراه خود کرده بودند، تاکتیکی که برخلاف رویه مرسوم تجارت در سینما بود به پلن تجاری جذاب و موفقی تبدیل شد.

هدف از راه‌اندازی شرکت جدید تامین بودجه مشخص و اختصاصی برای ساخت حماسه‌های ابر قهرمانان بود. قهرمانانی که قرار بود با قهرمانان دنیای مارول یک کرکری حسابی راه بیاندازند. استراتژی شرکت، ساخت فیلم‌هایی با بودجه ۲۰ تا ۶۰ میلیون دلار و استفاده از بازیگران بزرگ بود. این قانون سینما که اگر یک ستاره در فیلمی بدرخشد برای همه مایه امید و خوشحالی خواهد بود در اس‌تی‌ایکس انترتینمنت نیز یک اصل اساسی بود و بنابراین درها به روی استعدادهای نو همیشه باز بود.

طبق برنامه و برآوردهای اس‌تی‌ایکس انترتینمنت، آن‌ها تا سه سال بعد می‌توانستند سالانه ۱۵ فیلم اکران کنند. البته آن‌ها نگرانی چندانی از بابت تامین سرمایه نداشتند. حمایت شرکت سرمایه‌گذاری تگزاس پسیفیک گروپ، شرکت خصوصی هونی کپیتال و شرکت برادران هوایی،  حمایت سرمایه‌گذارانی مانند گیگی بريتزكر و ویلیام ریگلی به آن‌ها اجازه می‌داد تا سالانه ۱/۱ میلیارد دلار در بخش بازاریابی و توزیع فیلم‌های خود هزینه کنند. البته دنیای سینما بسیار بی‌رحم است و در حقیقت به کسی باج نمی‌دهد، پس هنوز برای خوشحالی کمی زود بود. کار آنها بسیار سخت و شگفت‌انگیز بود. اگر چه برای چنین کار بزرگی  انتظار تشکر و قدردانی از سمت کسی را نداشتند لیکن آنها می‌خواستند بدون پارک و شبکه تلویزیونی انقلابی در دنیای سینما برپا کنند.

تصمیم به تاسیس یک استارتاپ

این امر اثبات شده‌ای است که تجارت فیلم نیاز به پول و سرمایه آن‌هم در مبالغ بالا دارد و کسانی در این بازار شانس موفقیت دارند که یک بانک آثار با ارزش یا حداقل یک شبکه نمایش گسترده و قابل اتکا داشته باشند. از همین رو تاسیس یک استارتاپ به‌همراه برنامه اقتصادی مدون و هوشمندانه چندان امید بخش به‌نظر نمی‌رسید. با این وجود شاهد خلق اس‌تی‌ایکس انترتینمنت توسط کسانی بودیم که با پول بیش از هر چیزی دمخور بودند، شاید به این جهت بود که  آن‌ها باور داشتند، همیشه یک استثنا وجود دارد. یک بخش دیگر از این شرکت نیز اس‌تی‌ایکس‌تلویزیون بود که در همان سال با ساخت سریال سیاسی جاسوسی استارت کار خود زد. سریال جاسوسی استیت آف آفیرز با پرداختن به داستان‌هایی از کاخ سفید می‌توانست یک شروع خوب باشد.

رزومه رابرت سایموندز با فیلم‌های کمدین‌های محبوبی همچون آدام سندلر در فیلم آبدارچی و استیو مارتین با فیلم‌های مانند دوجینش ارزان‌تر است و پلنگ صورتی برجسته‌تر‌ دیده می‌شد؛ ولی او با شناختی که از سینما داشت خوب می‌دانست که هنوز جای کسی در گروه  آنها خالی است و به همین جهت  درجست‌وجوی شخصی خلاق و با انگیزه بود.

پاییز ۲۰۱۴ سایموندز به آدام فاگلسون  اعتماد کرد، مردی که  سال گذشته از یونیورسال اخراج شده بود. اخراجی که ناعادلانه به‌نظر می‌رسید با سه سال سابقه موفقیت حتی اگر نام فاگلسون با بمب گیشه سال گره خورده باشد.

فاگلسون معتقد بود  ۷۵ درصد از موفقیت یک فیلم ناشی از بازاریابی خوب است. البته او تجربه بمب گیشه ۲۰۱۳ را نیز با نام ۴۷ رونین در کارنامه خود داشت. البته نباید از انصاف دور شویم و در انتخاب اس‌تی‌ایکس‌ چندان تردید کنیم؛ چرا که فاگلسون تد را نیز در رزومه خود داشت. 

از این رو فاگلسون یک انتخاب و همراه خوب بود. او با  آرزوهای بزرگ اس‌تی‌ایکس هم عقیده بود و به‌نظارت بر بخش ساخت فیلم اس‌تی‌ایکس مشغول شد. فاگلسون نیز به استعدادهای شناخته نشده اعتقاد زیادی داشت و این باعث شده که جامعه خلاق هنری نیز به اس‌تی‌ایکس‌ انترتینمنت روی خوشی نشان دهد. 

اس‌تی‌ایکس انترتینمنت شروعی طوفانی

آنها که از همان ابتدا می‌خواستند میخ خود را محکم بکوبند و خبر‌های استارت یک غول استودیوی دیگر پیوسته در صدر باشد؛ پس دفتر جدید اس‌تی‌ایکس انترتینمنت را در بربنک لس آنجلس افتتاح کردند. جایی‌که در چشم انداز آن می‌توان بک‌لات استودیو‌های فیلم‌سازی معظمی همچون دیزنی، یونیورسال و برادران وارنر را دید. 

در این سال کتاب بهترین دشمنان: نژاد و رستگاری در جنوب جدید اثر اوشا گری دیویدسون به‌عنوان اثر مورد اقتباس برای فیلمی جدید توسط اس‌تی‌ایکس‌ اعلام شد، ولی برگ برنده استودیو اس‌تی‌ایکس‌ اکران فیلم هدیه در سال ۲۰۱۵ بود که یک تجربه شیرین در فروش به‌همراه نظر مثبت منتقدان بود.

در اواخر سال اعتماد جیسون بلوم به اس‌تی‌ایکس و مهارت فاگلسون در تبلیغ فیلم باعث شد راز در چشمانش که فروش خوبی داشت برای همه از استودیو گرفته تا دست‌اندرکاران تولید فیلم به تجربه خوبی بدل شود. تا جایی‌که بیلی ری کارگردان فیلم مشتاقانه در انتظار ساخت فیلم جدیدی در محیط حرفه‌ای و خلاقانه اس‌تی‌ایکس بود.

سایموندز به مهارت ترغیب کننده خود برای جذب سرمایه‌ها می‌نازید و می‌دانست تا چندی بعد خیالش از تامین بودجه راحت است،‌از همین رو آرزوهای بسیاری برای دنیای سینما در سر داشت. درواقع نیز آنها مبلغ زیادی را جمع‌آوری کرده بودند؛ ولی امید مک‌گلاشان به چشم‌انداز جدید رسانه‌ای در جهان بود. او به رشد روزافزون تجارت دیجیتال بسیار خوش‌بین بود؛ چرا که فرصت‌های نوینی را به‌ویژه در عرصه جهانی‌تر شدن برای هر استارتاپی فراهم می‌کرد. آنها خوب می‌دانستند که تجارت فیلم تنها بخش کوچکی چیزی حدود ۲۰ درصد از بازار هدف اس‌تی‌ایکس در دنیای سرگرمی خواهد بود. فرصت نفوذ در بازار پخش، بازی‌های ویدئویی حتی اپرا‌های تلویزیونی در منظر آن‌ها به‌قدری گسترده بود که ایمان داشتند می‌توانند خود را به‌عنوان یک الگوی موفق سرمایه گذاری معرفی کنند.

تایید سرمایه‌گذاری برادران هوایی در فیلم‌های اس‌تی‌ایکس خبر بسیار خوبی بود که باعث می‌شد آنها تا چند سال آینده برنامه تجاری قابل اتکایی داشته باشند. مدیران زیرک اس‌تی‌ایکس بسیار علاقمند بود که از لحظه تولید فیلم تا انتهای توزیع فیلم، نقشه‌ای یک‌پارچه و منسجم داشته باشند. 

هر چند هنوز غول‌های فیلم‌سازی جهان فیلم‌هایی با بودجه کم می‌سازنند که مخاطبان هدف در آن دختران جوان یا شیفتگان دنیای تاریکی و وحشت هستند؛ لیکن استراتژی اصلی آماده‌سازی استودیوی فیلم‌سازی برای ساخت فیلم‌هایی با بودجه‌هایی بیش از ۳۰۰ میلیون دلار است. این فیلم‌ها هستند که می‌توانند یک بانک فیلم گران‌بها برای یک استودیو فراهم کنند تا جریان سفارش‌های جاپ  کمیک و کتاب، ساخت بازی‌های ویدیویی و… به واسطه حقوق نشر، سیل درآمدها را نصیب کمپانی کند. 

اس‌تی‌ایکس ضربه تلایی را می زند.

یک روال کلی و رایج برای ساخت فیلم‌ها هزینه کرد بین ۲۰ تا ۸۰ میلیون دلار است. اس‌تی‌ایکس  نیز با تحلیل این رویه متوجه شده بود یک فیلم با چنین هزینه‌ای که با خود یک ستاره را بر پرده به نمایش در می‌آورد ۳۰ درصد بیشتر از فیلم‌های متوسط هالیوود سودآوری دارد. البته انتخاب بازیگران نیز برای تبدیل به ستاره شدن، یکی از هنرهایی است که این قبیل تهیه‌کنندگان در آستین دارند. آن‌ها به خوبی می‌دانند راسل کرو در نقش رابین هود خواهد درخشید یا آب‌شناس.

یکی از کسانی که در این استعداد شهره هالیوود بود گری راس نویسنده و کارگردان فیلم‌های چون بزرگ، سیبیسکوت، شادآباد بود که توانایی‌های بازیگرانی همچون تام هنکس و توبی مگوایر را در پیش چشم شیفتگان سینما به نمایش درآورده بود. از این رو اس‌تی‌ایکس انترتینمنت تصمیم گرفته بود ساخت دولت آزاد جونز را به او بسپارد. راس نیز سنگ تمام گذاشته بود و با تحقیقات گسترده چنان به تاریخ جنوب آمریکا نفوذ کرد که بسیاری از اسطوره‌‌های تاریخی جنگ داخلی ترس برشان مبادا پته شان بر روی آب افتاد. 

البته با نمایش پسر در سال ۲۰۱۶ موفقیت باز هم به اس‌تی‌ایکس فیلمز روی خوش نشان داد و اهالی اس‌تی‌ایکس به یکدیگر مژده می‌دادند سالی که نکوست از شروعش پیداست. اما دولت آزاد جونز نتوانست حتی بودجه ساخت خود را به جیب اس‌تی‌ایکس بازگرداند. یک شکست بزرگ و باور‌نکردنی در تاریخچه کوتاه اس‌تی‌ایکس انترتینمنت و البته گری راس. حتی نمایش فیلم روز استقلال نیز نتوانست کمک چندانی به فروش بیشتر دولت آزاد جونز کند.

به بیانی دیگر اس‌تی‌ایکس انترتینمنت متوجه شد در این تجارت پر‌افت‌وخیز کسی موفق‌تر است که بتواند ضربه طلایی را بر ذهن مخاطب بزند. همان‌طور که سریال خانه پوشالی نتفلیکس و سریال شفاف نام آمازون را برجسته کرد؛ لیکن زدن این ضربه طلایی به این سادگی‌ها هم که به‌نظر می‌رسد نیست. از سمتی آنها هنوز برای این سال یک شگفتی دیگر در جیب داشتند.

مادرهای بد با اینکه با محدودیت نمایش برای رده‌های سنی مواجهه بود توانست به فروش خیره کننده بیش از ۱۸۰ میلیون دلار دست پیدا کند و از این جهت بعد از فیلم خماری در جایگاه بهترین فیلم فروش رفته با این محدودیت قرار گرفت.

خبر بهتر برای اس‌تی‌ایکس  ماه بعد به گوش همه رسید. اس‌تی‌ایکس از حمایت مالی دو شرکت پی‌سی‌سی‌وی و شرکت رسانه‌ای تنسنت برای گسترش مشاغل تلویزیونی، ساخت فیلم‌های کوتاه دیجیتال، واقعیت مجازی و حمایت در بخش توزیع پرده برداشت و این به معنای حضور عمیق‌تر چین در پشت پرده سینمای هالیوود بود. 

تنسنت مالک شبکه اجتماعی وی‌چت است و اگر شما یک چینی بود نمی‌توانستید روزی را سر کنید بدون اینکه با یکی از محصولات تنسنت برخورد نداشته باشید. تنست در تولید بسیاری از بازی‌ها،‌ رسانه‌های اینترنتی و ویدئو آنلاین نیز دست برتر را دارد، و این اعتبار اس‌تی‌ایکس انترتینمنت را دوچندان می‌کرد.
البته نه تنها در ینگه دنیا بلکه در سرزمین باستانی چین که حضور هر بیشتر در آن آرزوی هر شرکت فیلم‌سازی است. شرکت پی‌سی‌سی‌وی نیز بزرگ‌ترین سرویس تلویزیون پولی را در هنگ کنگ اداره می‌کند و حوزه نفوذ آن تا به‌ هند و حتی اندونزی نیز می‌رسید.

امید به موفقیت اس‌تی‌ایکس

احتمالاً اگر بعد از جنگ جهانی سوم آمریکا و چین به شرکای تجاری یکدیگر تبدیل شوند، فاگلسون را باید شادترین مرد روی زمین دانست،‌ چرا که حتی در همین زمان و با وجود سنگ‌اندازی‌های آمریکا چین دومین بازار جهان را در اختیار دارد و هر ساله نیز رشد ۵۰ درصدی را تجربه می‌کند.

سال ۲۰۱۷ اکران فیلم قسمت بالایی  فروش خوبی به‌همراه داشت و فیلم بازی مالی نیز در نزد جشنوارها برای اس‌تی‌ایکس آبروداری کرد. با این اوصاف باید گفت اس‌تی‌ایکس منفور شده بود، به‌ویژه در بین مدیران استودیو‌های بزرگ. مدیران دیگر استودیوها آن‌ها را لعن می‌کردند، چرا که توانسته بودند تنها با هفتاد کارمند پانزده فیلم در سال تهیه کنند.

خبرهای بر عرضه اولیه سهام اس‌تی‌ایکس در بورس هنگ کنگ شنیده شد. البته برای شرکتی که با چیني‌ها رابطه بسیار خوبی داشت چندان عجیب نبود. در حقیقت اس تی ایکس نه تنها یک دروازه برای ورود راحت چین یه بازار سینمای آمریکا بود؛ بلکه راهی به دنیای موفقیت‌های مالی هنگفت و پرسود نیز به‌نظر می‌رسید.

سرانجام نیز آپریل ۲۰۱۸ اعلام رسمی برای عرضه اولیه سهام اس‌تی‌ایکس در بورس اوراق بهادار هنگ کنگ اعلام شد. هرچند این زمانی بود که جنگ تجاری چین و آمریکا باعث آشفتگی بازار بود؛ اما اس‌تی‌ایکس به ترازنامه مالی موفق و قابل‌توجه خود چشم امید بسته بود. آنها تنها به فکر نمایش محصولات خود در چین نبودند بلکه می‌خواستند منابع مالی چین در جهت فرآیند توسعه هدفمند در صنعت سینما هزینه شود. گویی این باور قلبی مردان اس‌تی‌ایکس بود که دانش به همراه شبکه توزیع مناسب همان چیزی است که یک استارتاپ سینمایی به آن نیاز دارد.

وقتی بیشتر اوقات به جای بله گفتن نه می‌گویید به‌تدریج در نزد کارمندان به یک هیولا تبدیل می‌شوید. کسی که همه از او متنفر هستند و البته می‌ترسند کسی نیست جز مدیر استودیو و البته تجربه نشان داده که در صورت عدم موفقیت او نخستین کسی است که باید به دنبال در خروجی بگردد‌؛ پس باید پشت هر بله یا خیر یک مدیر استودیو حسی از خوف‌ورجا پنهان شده باشد.

 نتیجه یک نگاه هوشمندانه برای فیلمی که می‌توانست با حضور جکی چان هزینه خود را در سینما چین پس بدهد استفاده از یک کارگردان با تجربه، کم‌خرج‌تر و فرصت‌طلب به نام مارتین کمپل بود تا سودآوری فیلم تضمین شود. این گونه بود که شناخت بازار توسط مدیر استودیو موفقیت فیلم بیگانه در سال ۲۰۱۷ را برای اس‌تی‌ایکس رقم زد. جایی‌که ۳۵ میلیون دلار خرج شد و ۱۴۵ میلیون دلار برداشت شد.

سینمای امروز دنیای جدیدی را تجربه می کند.

سینمای امروز دورانی جدید را تجربه می‌کند. صد سال پیش استودیوهای بزرگ صاحب شبکه نمایش خود بودند و هر کدام سالانه ۲۰۰ فیلم تولید می‌کردند، در حالی که در دهه اخیر مجموع تولید فیلم‌های استودیو کمتر از ۲۰۰ فیلم است. بازاری فشرده که در آن یک اشتباه برای استودیو‌های متوسط می‌تواند آغاز یک سقوط آزاد مرگبار باشد. در حقیقت آن چیز که می‌تواند ضامنی برای باز شدن یک چتر نجات در این سقوط باشد همان چیزی است که ناخوداگاه چشم شما را بر پرده سینما خیره می‌کند.

امروزه ما در حال تجربه فیلم‌هایی هستیم که نسبت به گذشته بهتر نشده‌اند؛ ولی به مدد فناوری‌های نوین سینمایی بسیار رضایت بخش‌تر شده‌اند. آن ظرافت را شما نه در تلویزیون بلکه بر پرده سینما می‌توانید تجربه کنید و این دلیل موجهی است که هنوز بعضی به سینماها می‌روند تا با تجربه لبه‌های اوج این ظرافت فریاد بزنند، بخندند، اشک بریزنند و گاهی نیز جیغ بکشند.

 اینگونه است که هری پاتر یا حتی ارباب حلقه‌ها می‌تواند در نظر بسیاری از کریمر علیه کریمر فیلم بهتری باشد. اس‌تی‌ایکس انترتینمنت نیز توجه خاصی به این موضوع داشت و به‌همین جهت مشارکت با علی بابا پیکچرز برای ترکیب فناوری فیلم با واقعیت مجازی آغاز یک برنامه بلند مدت بود. باید اعتراف کرد که این استراتژی پنهانی نیست؛ چرا که ما شاهد ورود غول‌های فناوری به عرصه سینما و خرید استودیوهای بزرگ فیلم‌سازی هستیم، دیگر تعجبی نخواهد داشت اگر که فیلم‌های آینده تحت برند گوگل، آمازون، فیس بوک، یوتیوب، کامکست نتفلیکس، هولو و… ببینیم.

اس تی ایکس بیدی که از این بادها نمی لرزد.

اس‌تی‌ایکس در دنیای انیمیشن در سال ۲۰۱۸ نیز با هولو به یک توافق دست پیدا کرد که در قالب سریال عروسک‌های زشت از سال بعد به نمایش درآمد.

البته عدم موفقیت بعضی از فیلم‌ها در تابستان ۲۰۱۹  نیز گریبان اس‌تی‌ایکس را گرفت و برخی از بهترین‌های دنیای سینما نیز از اس‌تی‌ایکس فاصله گرفتند. تا جایی که تامین منابع مالی نیز دچار مشکل شد و در نتیجه اکران فیلم‌ها اعلام شده به تاخیر افتاد. 

در آغاز سال جدید نیز نمایش ناامیدکننده جاسوس من در باکس آفیس تن مدیران اس‌تی‌ایکس انترتینمنت را لرزاند. البته اوضاع پسربچه ۲ چندان بد نبود و به هر حال اس‌تی‌ایکس نشان داده بود که بیدی نیست که از این بادها بلرزد.

این مقالات را از دست ندهید.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

۱
۲
۳
۴
۵
میانگین امتیازات ۵ از ۵